به وبلاگ من خوش آمدید
جی پی اس موتور
جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سوم راهنمایی و آدرس bookreader.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 16
بازدید ماه : 16
بازدید کل : 38352
تعداد مطالب : 42
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1




+ نوشته شده در چهار شنبه 3 مهر 1398برچسب:,ساعت 18:44 توسط امیرعلی حاتمی |

axparsia8ae2ab7a0cdbbc2a60841a12278cad0_perfectly_timed_photo_12 axparsia19f2c1de5c4e77fe3fc12ebda03a0e3_perfectly_timed_photo_03 axparsi92482fa854170c7ed9ce335638495675_perfectly_timed_photo_25

axparsi32381b35a38bd08681b49e2a2cd5d01d_perfectly_timed_photo_28 axparsi25463b9579bc5270c087c0e7269825c4_perfectly_timed_photo_35 axparsi4231db38d4c2c114b0027f03d36e50dd_perfectly_timed_photo_10 axparsi57124f860ae9db601229445de30c4904_perfectly_timed_photo_08 axparsibd852e3caf7ed94410e33e423d8c4de7_perfectly_timed_photo_31

axparsie9d0049a95f1f14f89116c104ece29bf_perfectly_timed_photo_27 axparsi23c84e265e79478e5d5ed38c03aea6f2_perfectly_timed_photo_06 axparsi60834f016d98a3867b0909f6133e6d9a_perfectly_timed_photo_30 axparsi17ae917201f08120ffd36ee3ea5af070_perfectly_timed_photo_01 axparsi0467aedd6fbe840004cb62ed26484d1e_perfectly_timed_photo_32 axparsi4adfdf41026bff55e78c896c71e2e507_perfectly_timed_photo_23



+ نوشته شده در پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:,ساعت 15:32 توسط امیرعلی حاتمی |

 
مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان را ملاقات کند. سربازان مانع ورودش می شوند. خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مرد را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به خان، وی دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند. مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد: «چه شده است چنین ناله و فریاد می کنی؟»
مرد با درشتی می گوید: «دزد همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم!»
خان می پرسد: «وقتی اموالت به سرقت می رفت تو کجا بودی؟»
مرد می گوید: «من خوابیده بودم!»
خان می گوید: «خوب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟»
مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد که استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود.
مرد می گوید: «من خوابیده بودم، چون فکر می کردم تو بیداری!»
خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند و در آخر می گوید: «این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم.»


+ نوشته شده در پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:,ساعت 15:23 توسط امیرعلی حاتمی |

فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی میکرد. روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن.

فرعون یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد. فرعون پرسید کیستی؟

 ناگهان دید که شیطان وارد شد. شیطان گفت خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست.

 سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد.

 بعد خطاب به فرعون گفت من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می کنی؟

 پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده شدی. شیطان پاسخ داد زیرا میدانستم که از نسل او همانند تو به وجود میآید.



+ نوشته شده در پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:,ساعت 15:20 توسط امیرعلی حاتمی |

fu2002

 

آموخته ام … با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه.

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که پول شخصیت نمی خرد

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که آرزویم این است که قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگویم دوستش دارم

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

آموخته ام … که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد

چارلی چاپلین



+ نوشته شده در پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:,ساعت 15:16 توسط امیرعلی حاتمی |


   عنوان: تابو و آنیمیزم

  نویسنده: 

    مترجم: 

    تعداد صفحات: 3

    زبان:  فارسی

    نوع فایل:  PDF

    حجم:   88 کیلوبایت

 
 

توضیحات:


دانلود با لینک مستقیم:




پسوورد: www.readbook.ir



+ نوشته شده در پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:,ساعت 10:51 توسط امیرعلی حاتمی |


   عنوان: تفسیر اعداد تقدیر

  نویسنده: 

    مترجم: 

    تعداد صفحات: 2

    زبان:  فارسی

    نوع فایل:  PDF

    حجم:   82 کیلوبایت

 
 

توضیحات:


دانلود با لینک مستقیم:




پسوورد: www.readbook.ir



+ نوشته شده در پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:,ساعت 9:56 توسط امیرعلی حاتمی |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد